آنکه به وسیلۀ رمل و کتاب، طالع مردم را می بیند و بخت و اقبال و سرنوشت کسی را پیشگویی می کند، آنکه از طریق نخود، ورق، خطوط کف دست، فنجان قهوه و چیزهای دیگر حوادث را پیش گویی می کند، طالع بین، فال گو، فال گیر
آنکه به وسیلۀ رمل و کتاب، طالع مردم را می بیند و بخت و اقبال و سرنوشت کسی را پیشگویی می کند، آنکه از طریق نخود، ورق، خطوط کف دست، فنجان قهوه و چیزهای دیگر حوادث را پیش گویی می کند، طالِع بین، فال گو، فال گیر
فال بین، آنکه به وسیلۀ رمل و کتاب، طالع مردم را می بیند و بخت و اقبال و سرنوشت کسی را پیشگویی می کند، آنکه از طریق نخود، ورق، خطوط کف دست، فنجان قهوه و چیزهای دیگر حوادث را پیش گویی می کند، طالع بین، فال گو
فال بین، آنکه به وسیلۀ رمل و کتاب، طالع مردم را می بیند و بخت و اقبال و سرنوشت کسی را پیشگویی می کند، آنکه از طریق نخود، ورق، خطوط کف دست، فنجان قهوه و چیزهای دیگر حوادث را پیش گویی می کند، طالِع بین، فال گو
طرق، فال سنگک زدن کاهن. (از منتهی الارب). گروهی از کاهنان از روی سنگریزه ها و حبوب و دانه ها چون گندم و هسته غیبگویی می کنند. (از مقدمۀ ابن خلدون ترجمه محمد پروین گنابادی ج 1 ص 198). و آنان را اهل طرق خوانند، چه طرق بمعنی فال گرفتن کاهن به سنگ ریزه و آمیختن پنبه به پشم است. و در فارسی فال نخود معروف است. (حاشیۀ مأخذ فوق). رجوع به طرق و فال نخود شود
طرق، فال سنگک زدن کاهن. (از منتهی الارب). گروهی از کاهنان از روی سنگریزه ها و حبوب و دانه ها چون گندم و هسته غیبگویی می کنند. (از مقدمۀ ابن خلدون ترجمه محمدِ پروین گنابادی ج 1 ص 198). و آنان را اهل طَرْق خوانند، چه طَرْق بمعنی فال گرفتن کاهن به سنگ ریزه و آمیختن پنبه به پشم است. و در فارسی فال نخود معروف است. (حاشیۀ مأخذ فوق). رجوع به طَرْق و فال نخود شود
شهری بوده است در مغرب رود فرات. در سال 410 میلادی بموجب فرمان قیصران روم هونوریوس و تئودوریوس صغیر از جمله بلادی بود که مبادله تجارتی با ایران در آنجا نیز جایز بود:...چنین معین شد که در ناحیۀ شرق در جانب دجله شهر نصیبین و در غرب در سمت فرات شهر کالی نیک، در شمال در ناحیۀ ارمنستان در شهر ارتکزاتا دو شهر نصیبین و سنجار پیش از آنکه خالی السکنه شد، بموجب صلحنامه 363 برومیان واگذار گردید. (ایران در زمان ساسانیان ترجمه رشید یاسمی چ 2 ص 148)
شهری بوده است در مغرب رود فرات. در سال 410 میلادی بموجب فرمان قیصران روم هونوریوس و تئودوریوس صغیر از جمله بلادی بود که مبادله تجارتی با ایران در آنجا نیز جایز بود:...چنین معین شد که در ناحیۀ شرق در جانب دجله شهر نصیبین و در غرب در سمت فرات شهر کالی نیک، در شمال در ناحیۀ ارمنستان در شهر ارتکزاتا دو شهر نصیبین و سنجار پیش از آنکه خالی السکنه شد، بموجب صلحنامه 363 برومیان واگذار گردید. (ایران در زمان ساسانیان ترجمه رشید یاسمی چ 2 ص 148)
دهی است از دهستان رامجرد بخش اردکان شهرستان شیراز که در 71 هزارگزی جنوب خاوری اردکان و کنار راه فرعی زرقان به بیضا واقع است. جلگه ای معتدل، مالاریایی و دارای 82 تن سکنه است. آب آنجا ازقنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و چغندر و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان رامجرد بخش اردکان شهرستان شیراز که در 71 هزارگزی جنوب خاوری اردکان و کنار راه فرعی زرقان به بیضا واقع است. جلگه ای معتدل، مالاریایی و دارای 82 تن سکنه است. آب آنجا ازقنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و چغندر و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
بهادر و پهلوان و قوی هیکل و بلندقد و پهلوان نامی، (از ناظم الاطباء)، پهلوان شجاع و مرد دلاور، (از شعوری ج 2 ورق 444 الف)، سلوک عاشقان، (ناظم الاطباء)، شیوۀ خوبان، (شعوری ج 2 ورق 444 الف)، اما این معانی مخصوص این دو فرهنگ است و جای دیگر دیده نشد، (یادداشت لغت نامه)
بهادر و پهلوان و قوی هیکل و بلندقد و پهلوان نامی، (از ناظم الاطباء)، پهلوان شجاع و مرد دلاور، (از شعوری ج 2 ورق 444 الف)، سلوک عاشقان، (ناظم الاطباء)، شیوۀ خوبان، (شعوری ج 2 ورق 444 الف)، اما این معانی مخصوص این دو فرهنگ است و جای دیگر دیده نشد، (یادداشت لغت نامه)
نام خلیج ترم است. (ایران باستان ص 1114 و 1191). به یونانی آن را تسالونیک گویند. شهری است از یونان در انتهای خلیج سالونیک که بوسیلۀ دریای اژه تشکیل شده است. دارای 216800 تن سکنه است. بندری است بسیار فعال و تجارتی در کنار مجمع الجزایر
نام خلیج ترم است. (ایران باستان ص 1114 و 1191). به یونانی آن را تسالونیک گویند. شهری است از یونان در انتهای خلیج سالونیک که بوسیلۀ دریای اژه تشکیل شده است. دارای 216800 تن سکنه است. بندری است بسیار فعال و تجارتی در کنار مجمع الجزایر
فالچی، فال گو، زاجر، (یادداشت بخط مؤلف)، شخصی که ادعای اخبار از مستقبلات کند به توسط احضار اموات و سؤال نمودن از ایشان، و این مطلب در شریعت موسوی ممنوع بود و مرتکب آن بایستی سنگسار شود، (قاموس کتاب مقدس)
فالچی، فال گو، زاجر، (یادداشت بخط مؤلف)، شخصی که ادعای اخبار از مستقبلات کند به توسط احضار اموات و سؤال نمودن از ایشان، و این مطلب در شریعت موسوی ممنوع بود و مرتکب آن بایستی سنگسار شود، (قاموس کتاب مقدس)
از دهات دهستان نردین بخش میامی شهرستان شاهرود است، در 15 هزارگزی شمال غربی نردین، در منطقۀ کوهستانی و جنگلی سردسیر مالاریاخیزی واقع است و 900 تن سکنه دارد که فارسی را به لهجۀ ترکی تکلم میکنند، آبش از چشمه سار، محصولش غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت، گله داری و نمدمالی است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
از دهات دهستان نردین بخش میامی شهرستان شاهرود است، در 15 هزارگزی شمال غربی نردین، در منطقۀ کوهستانی و جنگلی سردسیر مالاریاخیزی واقع است و 900 تن سکنه دارد که فارسی را به لهجۀ ترکی تکلم میکنند، آبش از چشمه سار، محصولش غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت، گله داری و نمدمالی است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)